یادش بخیر
سلام
دیدید آهیل چه زشته اون بچه ی تنویره باورم نمیشه آخرش با صنم ازدواج میکنه اصلا بهش نمیاد.
یادش بخیر قسمت هشت همون موقعی که زویا اشتبایی رفته بود تو حمومه اسد کلی خندیدیم
یا اون روزی که زویا رمز گوشی اسد رو عوض کرده بود بیچاره اسد روزی هزار بار میگفت زویا ببخشید تا قفل گوشی باز شه چه روزایی بود حتی فکرش نمیکردیم که اینجوری شه دلم بره شعرای مسخره ی زویا تنگ شده بره از پنجره پریدن های آیان بره گوجه...
وای دیگه کی زرت زرت شعر میگه؟ دیگه کی به زویا میگه جوجه اردک زشت ؟ کی؟
دیگه حال نوشتن ندارم بای
اسد جون کجاااااایی!!!!!!!???????آیان!!!!!!!????
سلام بروبچ ببخشید از شروع مدرسم نتونستم چیزی آپ کنم
واقعا متاسفم که اسد عوض شده و این بیشعور به جاش اومده من که خیلی ازش متنفرم قیافش خیلی زایه و خشنه دقت کردین اسد (کاران )چه لبخندهایی میزد
راستی یه چیز دیگه من به نبوغ کارگردان افتخار میکنم که آیان از فیلم بره همیشه رفت ولی تنویر تاخر هست و همرم میکشه فکر کنم کارگردان زیاد بازی جنگی و بکش بکش بازی میکنه که انقدر فیلمو ناراحت کننده و خشن کرده.
اما یه خبر خوب این که آیان تو فصل دوم بر میگرده.
اینم یه عکس از اون خشن و اسد خودمون خدایی کدوم بهتره راستشو بگین?