حتما فهمیدین تنویر کوره آخجون حداقل یه ذره ی کوچیک از بلا هایی که سر زویا اورد سرش اومده البته فکر کنم خودش و به کوری زده ولی اونجوری صنم و دلشاد رو می‌شناخت شایدم از اون اول بره صنم نقشه کشیده اونقدر پست هست که اونکارو کنه ...........

وااااای نمیدونید چقدر حالم بده آخه دیروز تو آپارات یه فیلم دیدم دلشاد قاب عکس زویا و اسد و نجما رو گرفته بود یاد خاطراتش افتاد لحظه ی مرگ اسد و زویا اومد اسد که افتاد دلم حرری ریخت امروز تو مدرسه تا فهمیدم زبان ۱۹ شدم بهونه دستم افتاد و از ته دل کلی گریه کردم دوباره مثل روز اول شدم واقعا عصبیم 

سلام برو بچ میخواستم دو تا نویسنده ی جدید رو بهتون معرفی کنم

سوفیا معروف به زویا و مهسا معروف به دلشاد

شما هم اگه خواستین نویسنده شین بهم بگین

اینم چند تا عکس از رابرت خوشتیپ!!!

برین ادامه.....

داداش های افسانه ای قبول میکنم

چه رمانتیک!!!!

به نظرتون آیان یا حیدر??????

من که میگم سمت چپی!!!!!!!

واقعا خداوکیلی کدومشون بیشتر به هم میان??? 

سلام 

دیدید آهیل چه زشته اون بچه ی تنویره باورم نمیشه آخرش با صنم ازدواج میکنه اصلا بهش نمیاد.

یادش بخیر قسمت هشت همون موقعی که زویا اشتبایی رفته بود تو حمومه اسد کلی خندیدیم

یا اون روزی که زویا رمز گوشی اسد رو عوض کرده بود بیچاره اسد روزی هزار بار میگفت زویا ببخشید تا قفل گوشی باز شه چه روزایی بود حتی فکرش نمیکردیم که اینجوری شه دلم بره شعرای مسخره ی زویا تنگ شده  بره از پنجره پریدن های آیان بره گوجه...

وای دیگه کی زرت زرت شعر میگه؟ دیگه کی به زویا میگه جوجه اردک زشت ؟ کی؟

دیگه حال نوشتن ندارم بای

بروبچ زیاد وقت ندارم فقط بدونی از امروز فصل دوم تو همون ساعت شروع میشه از دستش ندین